اولین بار در سال 1383 با ایشان آشنا شدم. خصوصیات منحصر به فردی داشت اگر مأموریتی به یکی از گردان ها محول می شد، حاج آقا قلی زاده بلافاصله لباس رزم می پوشید و با بچه ها اعزام می شد. به عنوان روحانی گردان می رفت؛ ولی در کار رزم، سلاح به دوش در کنار بچه ها بود و این امر باعث شده بود همه به او علاقمند شوند. با پیگیری های زیادی که انجام دادیم ایشان را از لشکر 17 علی ابن ابی طالب به یگان امنیتی امام علی (ع) منتقل کردیم و ایشان از همان لحظه به بعد برای این یگان منشأ خیر بود. در این فاصله توانست با اخلاق، روش و منش خود، بچه های یگان را جذب کند و ایده نو، فکر نو و برنامه های نویی که داشت، حتی گردان های بسیج را نیز به خودش جذب کرد و همه عاشق وی شده بودند.
می توان گفت ورود ایشان به یگان امنیتی قم، سکوی پرتابی بود برای اوج گرفتن به سوی خدا.در قضیه اعزامشان به سوریه کسی از این موضوع اطلاع نداشت. روز آخر که قرار بود اعزام شود، بچه های یگان را در حسینیه یگان امنیتی جمع کرد و از همه آنها یکی یکی حلالیت طلبید و معلوم بود که این سفر آخر ایشان است.
چند روز مانده به اتمام ماموریت ایشان از سوریه، به تلفن همراه این حقیر زنگ زدند. وقتی گوشی را برداشتم، دیدم حاج آقا قلی زاده است و بعد از احوالپرسی و خوش و بش، گفتم:" حاج آقا، ما دست تنها هستیم. اگر امکان دارد زودتر بیایید"
در جواب فرمود :"تا این بچه ها اینجا حضور دارند من باید بمانم و از ماندنم پیش بچه ها لذت می برم."
شهید قلی زاده در کسوت روحانیت که بود هفته ای یک نوبت هم، بعد از ظهرها در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به عنوان خادم افتخاری در واحد انتظامات و ارشاد حرم با همان لباس روحانیت، علاوه بر خادمی سوالات شرعی زائرین را هم پاسخ می داد. می توان گفت یکی از توفیقاتی که منجر به شهادت ایشان شد، خدمت گزاری در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها بود و ضمن اینکه کارش زیاد بود، خادمی خود را قطع نمی کرد و هفته ای یک بار خودش را بیمه آن حضرت می کرد.

- درخواست دعای شهادت
- دائم الوضو بودن
- خبرِ شهادت
- اجازه رفتن به جبهه
- خبر شهادت
- سلوک اجتماعی
- یادگیری زبان عربی
- زیارت مسجد مقدس جمکران
- بازگشت به بروجرد و آخرین دیدار با همسر
- من باید بمانم
- مستجاب الدعا
- شهیدی که بعد از شهادت کارنامه دخترش را امضا کرد
- محبت به رهبری
- آشنایی با دین اسلام
- سجده شکر
- جزء اوّلین کسانی بود که کار با کامپیوتر را یاد گرفت
- نحوه تأسیس صندوق قرض الحسنه مهدیه
- مطالعه علوم اسلامی
- جبهه هاي جنگ و حماسه همواره شاهد حضور علماي بزرگ بود.
- روزی که آقا تدارکاتچی جبهه ها شد
- حاج حسن از عالم و آدم برای نابودی اسرائیل آتش درست کرد
- وقتی یک عالم شهید، زنان خانواده خود را نفرین میکند
- خواب مادر شهیدی که با گذشت یک روز تعبیر شد
- پاسخ رهبر انقلاب به شبهه ناصبی بودن مردم فلسطین
- سنت افطاری ساده
- یک لیوان چایی میهمان شهیدان+عکس
- اگر مستضعفین بخواهند مرا بکشند، من حاضرم!
- 15 خرداد و شهداي آن را بشناسيد
- دستور حاجقاسم برای فتح خرمشهر چهبود
- آن روز که رفتیم ...
- شهیدان شوخ طبع بودند، اما...
- این کجا و آرمان های شهدا کجا؟
- با سختی تحصیل می کرد
پست الکترونيکي :
*مطلب :
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .