شهید میثمی تازه به قم آمده بود.با کمک دوستان توانسته بود حجره ای در گذر خان روبه روی حمام عشق علی پیدا کند.
هرروز صبح برای زیارت حرم از خواب بر میخواست و راهی حرم می شد.
بعد از درس و بحث تمام فضای زندگی خودش و باقی طلبه هارا آب و جارو می کرد.آن قدر متواضع آن کار را انجام می داد که هرکه وارد می شد تصور می کرد او خادم منزل است.
از مسائل معنوی غفلت نمی کرد. همراه دوست خوب طلبه اش شهید مصطفی ردانی پور که اهل اصفهان بود هر دوشنبه و چهارشنبه پیاده از همان منزل تا مسجد مقدس جمکران می رفت.
درراه هر دو فقط ذکر می گفتند تا به مقصد می رسیدند.مصطفی در جبهه ها همیشه یاد این شب ها می کرد و می گفت دوران خوبی بود که تمام شد.



- درخواست دعای شهادت
- دائم الوضو بودن
- خبرِ شهادت
- اجازه رفتن به جبهه
- خبر شهادت
- سلوک اجتماعی
- یادگیری زبان عربی
- زیارت مسجد مقدس جمکران
- بازگشت به بروجرد و آخرین دیدار با همسر
- من باید بمانم
- مستجاب الدعا
- شهیدی که بعد از شهادت کارنامه دخترش را امضا کرد
- محبت به رهبری
- آشنایی با دین اسلام
- سجده شکر
- جزء اوّلین کسانی بود که کار با کامپیوتر را یاد گرفت
- نحوه تأسیس صندوق قرض الحسنه مهدیه
- مطالعه علوم اسلامی
- جبهه هاي جنگ و حماسه همواره شاهد حضور علماي بزرگ بود.
- روزی که آقا تدارکاتچی جبهه ها شد
- حاج حسن از عالم و آدم برای نابودی اسرائیل آتش درست کرد
- وقتی یک عالم شهید، زنان خانواده خود را نفرین میکند
- خواب مادر شهیدی که با گذشت یک روز تعبیر شد
- پاسخ رهبر انقلاب به شبهه ناصبی بودن مردم فلسطین
- سنت افطاری ساده
- یک لیوان چایی میهمان شهیدان+عکس
- اگر مستضعفین بخواهند مرا بکشند، من حاضرم!
- 15 خرداد و شهداي آن را بشناسيد
- دستور حاجقاسم برای فتح خرمشهر چهبود
- آن روز که رفتیم ...
- شهیدان شوخ طبع بودند، اما...
- این کجا و آرمان های شهدا کجا؟
- با سختی تحصیل می کرد
پست الکترونيکي :
*مطلب :
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .